اریک اریکسون، روانشناس مشهور که متأثر از زیگموند فروید بود، عقیده داشت که افراد در هر مرحله از رشد در زندگی، با یک تضاد روبرو میشوند که نقطه عطفی در فرایند رشد خواهد بود. به باور او، این تضادها در به وجود آوردن یک کیفیت روانی یا ناکامی موثر اند. در خلال این دوره، هم زمینه برای رشد شخصی بسیار فراهم است و هم برای شکست و ناکامی. او نظریهی رشد روانی- اجتماعی را مطرح کرد که بسط بیشتری نسبت به نظریهی فروید داشته و دیدگاه نسبتا خوشبینانه تری در مقایسه با تئوری روانی-جنسیِ فروید دارد. در این جا، هشت مرحلهی رشد روانی – اجتماعی شخص بر اساس این نظریه به شکل خلاصه معرفی می شوند.
ادامه مطلب
درباره این سایت